روایت و تاریخچه جنگ ۵۰ ساله ستارگان کره ای؛ سامسونگ و ال جی
LG و Samsung اگرچه هموطن هستند، اما همواره سایه ای سیاه بر روی روابط آنها گسترده بوده. در تغییر جهتی ناگهانی و در حاشیه کنگره جهانی موبایل، JK Shin مدیرعامل سامسونگ الکترونیکز با سخن گفتن و تقدیر خود از Urbane، ساعت هوشمند و لوکس LG، همه را انگشت به دهان گذاشت. از سوی دیگر مدیر بخش موبایل ال جی نیز به نام Juno Cho، آمد و گلکسی های جدید سامسونگ را ستود.
امسال رفاقت چشم بادامی ها البته به این دلیل در برابر دوربین های جهانی قرار گرفته بود که این شرکت ها، نیامده بودند تا رقیبی برای هم باشند؛ امسال در این کنگره، نه ال جی با یک پرچمدار آمده بود و نه سامسونگ با یک ساعت هوشمند. چند ماه قبل از این اتفاق نادر، مدیران دو شرکت در نمایشگاه CES، در برابر همین دوربین های جهانی، تکنولوژی تلویزیون های همدیگر را به باد انتقاد و تمسخر گرفته بودند.
در مراسم IFA نیز یکی از مدیران LG تلاش کرده بود تا درب یکی از ماشین های لباسشویی سامسونگ را با اشکال مواجه کند که همین مساله توسط دوربینهای امنیتی ثبت شده و از طریق سامسونگ به شکل قانونی در حال پیگیریست. شاید خرابکاری اخیر یکی از مدیران ال جی برایتان جالب باشد؛ اما فکر می کنیم جالب تر این است که بدانید دشمنی و خصومت این دو شرکت هموطن، به بیش از ۵۰ سال گذشته بر می گردد.
بازوی الکتریکی هر دو کمپانی مورد بحث، باعث گشته تا آنها شناخته شده ترین شرکت های بزرگ کره ای در سراسر جهان نام گیرند؛ این دو شرکت کره ای توانسته اند محصولات الکتریکی با کیفیتی ساخته، آنها را به سراسر جهان صادر نموده و در نهایت نیز نام های خود را خوش آوازه کنند. همین امر نیز باعث می گردد که هر دو، جدا از شناخته شدگی و خوش نامی، به غول های جهان تکنولوژی نیز بدل گردند. برندهای مورد بحث، هرچند به علت پرطرفدار بودن بازار موبایل و تکنولوژی های مربوطه اش، در جهان بیشتر با نام G3 یا Galaxy S6 شناخته می شوند اما در خود کره ی جنوبی، برندهایی هستند که به چشم تولید کننده لوازم خانگی به آنها نگریسته می شود. دشمنی را نیز فراموش نکنید، این دو شرکت در کره مثال بارز «جنگ قبیله ای» هستند. رسانه های کره ای نیز در این میان بیکار ننشسته و دائما در حال باد زدن شعله های دشمنی اند.
سامسونگ و ال جی هر دو در تجارت های بسیاری سرمایه گذاری کرده و تا جای ممکن، نام خود را در صنایع مختلف گنجانده اند، اما خوب که به هر دویشان بنگرید، تمام مشکلات در یک قسمت خلاصه می شود: الکترونیکز – Electronics. جنگ از همین بخش شروع شد؛ تا پیش از سلطه ی تکنولوژی بر این شرکت ها، موسس سامسونگ به نام Lee Byung-chull و پایه گذار ال جی به نام Koo In-hwoi (که فامیل نزدیک هم بودند) ارادت شدیدی به هم داشتند اما تکنولوژی از راه رسید و رفاقت کره ای ها را بدل به رقابتی سخت کرد که به دشمنی کشید. با دیجیاتو همراه باشید تا در ادامه نگاهی داشته باشیم به تاریخچه هر دو شرکت؛ از ابتدا تا امروز.
تجارت شکر و کرم (آرایشی)
سامسونگ صرفا یک کمپانی نیست، یک گروه تجاریست که زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فعالیت دارد. این شرکت در سال ۲۰۱۳ به درآمدی ۳۰۴ میلیارد دلاری دست یافت. کمپانی مورد بحث در سال ۱۹۳۸ توسط Lee Byung-chull با نام سامسونگ (به کره ای: سه ستاره) در استان Gyeongsang تاسیس شد. او در جنگ کره تقریبا همه ثروت خود را از دست داد اما با همان مقداری که باقی مانده بود، وارد تجارت «شکر» شد و آن را به کشور های دیگر صادر می کرد.
ال جی از سوی دیگر همواره و از زمان تاسیسش، در بین ۵ شرکت بزرگ کره ای قرار داشته و در سال ۲۰۱۴، گزارش مالی آن حکایت از درآمد ۱۰۴ میلیارد دلاری اش داشت. ال جی به شکل مشخص در سه زمینه فعالیت عمده ی خود را معطوف کرده است: لوازم الکتریکی، مواد شیمیایی و ارتباطات از راه دور.
این شرکت نیز از استان Gyeongsang سر بر آورد؛ Koo In-hwoi، موسس ال جی پس از کسب درآمد خوبی که از راه واردات خشکبار به دست آورده بود، توانست کارخانه ای برای تولید لوازم آرایشی با عنوان Luk Hai در سال ۱۹۴۷ بنا کند؛ کرم صورت «Lucky – خوش شانس» نیز محبوب ترین کالایشان بود. اما ۱۱ سال بعد و در سال ۱۹۵۸، وی کارخانه ای دیگر به نام Goldstar تاسیس نمود که در واقع بخش ال جی الکترونیکز امروزیست.
اگرچه این روزها شاهد موفقیت بیشتر سامسونگ در بخش لوازم الکتریکی هستیم ولی تاریخ گویای این مساله است که ال جی با تاسیس گلداستار، پیش از سامسونگ قدم در این راه نهاد. برند گلداستار پس از ساخت رادیویی خانگی به نام A-501 به محبوبیت رسید.
به دلیل نوع تربیت و شخصیت Koo In-hwoi، برند LG به شکلی کاملا محافظه کارانه و با احترام کامل رشد کرد و شکل گرفت؛ حتی امروز با قدم گذاشتن به مقر اصلی این شرکت، می توانید حس احترام را در آن حس کنید.
آغاز جنگ ستارگان
در ۱۹ ژوئن ۱۹۶۹، دولت طرح حمایت خود را از صنایع الکتریکی آغاز نمود؛ رئیس جمهور وقت کره حتی تا جایی پیش رفت که واردات هر گونه رادیوی خارجی را، به جهت حمایت از صنایع داخلی، بخصوص ال جی، ممنوع اعلام کرد. Cho Yong-soo، یکی از اساتید دانشگاه Chung-ang در بخش مهندسی الکترونیکی می گوید: «من فکر می کنم دستور رئیس جمهور در آن زمان، بسیار هوشمندانه بود؛ کره تقریبا از منابع طبیعی بی بهره است و این کشور به چنین کسب و کارهایی نیاز ویژه ای داشت. به لطف سامسونگ و ال جی، کشور ما در زمینه IT حالا در میان پرقدرت ترین هاست.»
فرزند Lee (موسس سامسونگ) در بیوگرافی خود ذکر می کند که سامسونگ حتی پیش از اعلام رسمی دولت مبنی بر حمایت از صنایع الکتریک، آماده بوده تا به این صنعت وارد گردد: «موسس سامسونگ (Lee) از دوست قدیمی خود به نام Koo (موسس ال جی) دیدن می کند و به او می گوید که می خواهد سامسونگ را وارد صنایع الکتریک کند؛ کوو که از این خبر شکه شده، بر سر وی فریاد می کشد؛ لی نیز که از رفتار فامیل خود چنین ناراحت شده بود، بالافاصله آنجا را ترک کرده و دیگر هیچ زمان با او سخن نگفت.»
مدتی بعد سامسونگ در خبرنامه اختصاصی خودش ستونی را به نظرات لی و اینکه چرا صنایع الکترونیک برای کشور کره جنوبی خطرناکند اختصاص داد؛ ال جی نیز در خبرنامه اختصاصی خودش پاسخ هایی کوبنده می داد. در نهایت لی که به شدت علاقه داشت شرکتش را وارد این صنعت کند، توانست با پارک، رئیس جمهور وقت دیدن کرده و از وی اجازه این کار را بگیرد؛ پارک در نهایت قبول کرد که سامسونگ نیز وارد این حوزه شود. (توضیح اینکه در آن زمان شرکت ها نمی توانستند در هر زمینه ای فعالیت کرده و برای اینکار، نیازمند دریافت مجوز هایی بودند؛ بدگویی سامسونگ در خبرنامه اش از صنایع الکتریک نیز به این دلیل بود که آنها نمی توانستند به این مجوز دست یابند.)
به دلیل اینکه سامسونگ به معنی «سه ستاره» بود و حرف G نیز از میان برند LG از Goldstar می آمد، رسانه های کره این اختلاف نظرهای دو شرکت را تحت عنوان «جنگ ستارگان» پیگیری می کردند.
سامسونگ در سال ۱۹۷۶ بخش الکترونیکز خود را تاسیس کرد و پس از مدت کمی نیز توانست از Taihan (یکی از تولید کنندگان لوازم الکتریکی در کره) پیشی گرفته و در جایگاه دوم کره جنوبی در صنایع الکتریکی قرار گیرد. گذشت تا دهه ی ۸۰ از راه رسید؛ از این دوران، به عنوان دوران طلایی فروش لوازم خانگی الکتریکی یاد می شود. تقاضا در این بازار به واسطه ی تکنولوژی های جالب و نوظهور سر به فلک کشیده بود و این موقعیتی شد تا هر دو شرکت کره ای بتوانند رشدی بسیار بزرگ داشته باشند.
سال ۱۹۹۳ نیز از راه رسید و واقعه ای دیگر باعث تاریک شدن روابط هر دو شرکت شد؛ دو نفر از کارمندان سامسونگ تلاش کردند وارد کارخانه یخچال سازی ال جی شده که در این میان دستگیر می شوند. سامسونگ رسما عذرخواهی کرد اما این موضوع را نیز عنوان نمود که این کار را به تلافی انجام داده، زیرا ال جی مدتی قبل جاسوسی را به بخش صنایع نیمه هادی سامسونگ فرستاده بود.
مدیرعامل سامسونگ، Lee Kun-hee این اتفاقات را «در مخاطره افتادن اخلاق» نام نهاد و از دست کارمندان خود بسیار عصبانی بود. این طور که گفته می شود، وی در جریان نبوده که دو نفر می خواهند وارد کارخانه یخچال سازی ال جی شوند و… اما همه این ها در ظاهر بود؛ در پشت درب های بسته، کارمندان و حتی مدیران رده اول این کمپانی با هم دوست های قدیمی، هم کلاسی و یا هم دانشگاهی بودند و در حالی که کنار هم سیگار می کشیدند، برنامه های آینده کمپانی خود را برای هم تعریف می کردند.
تحت مدیریت جدید
موسس شرکت ال جی به نام Koo In-hwoi، در آخرین روز سال میلادی ۱۹۶۹ فوت کرد؛ همان سالی که جنگ ستاره ای میان دو شرکت بزرگ کره ای شعله ور شد. پس از مرگ موسس، پسر او به نام Koo Cha-kyung امپراطوری LG را در دست گرفت. پسر آمده بود تا به ثروتی که پدر اندوخته، بیافزاید. اگر چه ال جی در زمینه صنایع الکتریکی و همینطور مواد شیمیایی پیشتاز بود ولی افزایش رقابت از سوی طرف مقابل، باعث گشته بود که پسر حس کند زمان تغییر فرا رسیده است. Koo ی کوچک تصمیم گرفت شعار «کمیت کمتر، کیفیت بیشتر» را سرلوحه کار خود قرار دهد.
مدیر سامسونگ، Lee Byung-chull نیز از سوی دیگر پسر سومش به نام Lee Kun-hee را به عنوان جانشین خود تعیین نمود؛ اگرچه این حرکت در فرهنگ کره ای ها چندان مرسوم نبود اما به هر حال بعدا مشخص شد که لی بزرگ، یکی از بهترین تصمیمات زندگی خود را گرفته.
مدیر دوم سامسونگ نیز همانند مدیر دوم ال جی، شعار کمیت کمتر و کیفیت بیشتر را در پیش گرفت اما با شاخ و برگی بسیار فراتر از گلداستاری ها. وی حتی در یکی از پخش های زنده تلویزیونی گفت: «نقص در محصولاتمان، همانند سرطان برای همه مجموعه سامسونگ است.» در سال ۱۹۹۵، وی به دلیل اینکه شنیده بود یکی از مدل های تلفن همراه ساخته شده توسط کمپانی اش معیوب است، دستور داد تا ۱۵۰.۰۰۰ دستگاه باقی مانده که هنوز به بازار عرضه نشده اند، به آتش کشیده شوند.
صنایع نیمه هادی
یکی از پر رنگ ترین حرکت های Lee Byung-chull این بود که در سال ۱۹۸۳، در قلب ژاپن، توکیو، اعلام کند که سامسونگ به زودی وارد حوزه تجارت صنایع نیمه هادی می گردد. سامسونگ با کوهی از چالش ها رو به رو بود؛ وارد شدن به چنین صنعتی مستلزم سرمایه گذاری میلیارد دلاری بوده و ریسک بسیار بالایی نیز داشت؛ در این کارزار، شرکتی که موفق می شد، همه سود را به جیب می زد و سایر شرکت ها فقط انگشت به دهان نگاه می کردند. لی کوچک، دست به این قمار زد.
در آن زمان دو قطب برای صنایع نیمه هادی و تولید کننده چیپ مموری در جهان وجود داشت؛ آمریکا با موتورولا و National Semiconductor، ژاپن نیز با NEC، توشیبا و هیتاچی. نکته اینجا بود که کمپانی های آمریکایی و ژاپنی، این سخن لی کوچک را به عنوان یک مزاح پنداشته و به سادگی از کنارش رد شدند.
در همان سال ۱۹۸۳، سامسونگ توانست یک DRAM ۶۴ کیلوبایتی را توسعه داده و سپس قانون مور [*] را نیز به اثبات رساند؛ آنها در سال ۱۹۸۸ موفق شدند چیپستی ۴ مگابایتی تولید کند.
[* مور یکی از موسسین اینتل بود و عقیده داشت میزان ترازیستورهای قرار داده شده در هر چیپ، با توجه به رشد تکنولوژی، هر دو سال می تواند چند برابر شود]
با توجه به انتخاب های ضعیفی که سازندگان ژاپنی برای تولید محصولات و سپس فروششان گرفتند و در نتیجه بحران مالی که در آن زمان آسیا را فرا گرفته بود؛ سامسونگ رشد کرد، رقبای خارجی خود را شکست داد و در سال ۱۹۹۳ تبدیل به اولین سازنده چیپ های حافظه در جهان شد؛ این شرکت از آن تاریخ به بعد هنوز این جایگاه را از دست نداده است.
استاد دانشگاه، Lee Sin-doo می گوید: «مسلما بزرگترین تصمیم لی و سامسونگ به سرانجام رساندان همین هدف بوده است؛ سامسونگ در این راه چالش های بسیاری را تحمل کرد اما با توجه به سرمایه گذاری های بلند مدتش، توانست صنعت نیمه هادی را برای همیشه به گاو شیرده خود تبدیل کند. آنها از همین درآمد استفاده کرده و بعدا وارد حوزه های دیگری نظیر تولید تلویزیون و موبایل ها شدند.»
ال جی و هیوندای نیز هر دو وارد این صنعت شده و به موفقیت هایی دست یافتند اما حالا سامسونگ بود که همواره چند قدم جلوتر از ال جی گام بر می داشت. در این میان بحران اقتصادی بی سابقه در آسیا نیز باعث شده بود تا باد سردی بر زیر پیراهن شرکت های کره ای راه یابد اما در نهایت همین سختی ها، باعث گشت تا آنها به هسته اصلی تجارت خود تمرکز کرده و به غول های امروزی تبدیل گردند.
نمایشگرهای وسیع
شکست دادن همتایان ژاپنی که بر بازار محصولات الکتریک سلطه داشتند، تبدیل به الویت اول سامسونگ و ال جی شده بود. اگرچه کره ای ها با سه شرکت پرتوان خود، آمده بوند تا شکاف میان خود و دنیا را با صنایع نیمه هادی پر کنند اما، ساخت چیپ کجا و داشتن برندی معتبر برای لوازم الکتریکی مختلف کجا.
برای متوقف کردن ژاپنی ها، اهالی کره جنوبی دست به قماری دیگر زدند؛ آنها به جای تولید محصولات آنالوگ و رقابت با ژاپنی ها در یک جاده، یک راست به سراغ تولید محصولات دیجیتال رفتند. در حالی که ژاپنی ها پنل های CRT می ساختند و خوش و خرم، تلویزیون های عظیم الجثه خود را به فروش می رساندند، سامسونگ و ال جی میلیاردها دلار در زمینه توسعه ی فیلم های باریک در ترانزیستورهای کریستال مایع برای نمایشگر [Thin Film Transistor Liquid Crystal Display] سرمایه گذاری کردند.
تقاضا از سوی سازندگان خارجی، به خصوص تولیدکنندگان نوت بوک ها، سر به فلک کشید؛ این سازندگان که تا به حال مجبور به استفاده از پنل های پر حجم CRT بودند، حال می توانستند از پنل های جدید LCD بهره گیرند. بر اساس آمار ارائه شده از سوی DisplaySearch، سامسونگ در سال ۱۹۹۸ به شکل جهانی به صدر جدول فروش پنل نمایشگر رسید.
از سوی دیگر ال جی نیز در سال ۱۹۹۹ با فیلیپس همکاری خود را آغاز کرده و بخش LG Philips LCD را تاسیس نمود. مدت کمی بعد، هر دو شرکت کره ای خط تلویزیون های خود را آغاز نموده و توانستند پنل هایشان را در محصولات خود جای داده و با برند خود بفروشند.
چنین بود که سامسونگ در سال ۲۰۰۶ توانست بر سلطه ی ۳۵ ساله ی سونی بر بازار تلویزیون ها پایان داده و خود در جایگاه نخست بایستد. اگرچه امروزه کمپانی های تایوانی و چینی به کره ای ها فشار می آورند اما سامسونگ و ال جی همچنان توانسته اند جایگاه های اولین را برای خود نگه دارند.
تماس هایی از جنس کره ای
تجارت بخش موبایل سامسونگ برای این شرکت همانند کره بر روی نان، حسابی چربیده است؛ تجارت تلفن همراه دو سوم درآمد سامسونگ الکترونیکز را در بر می گیرد.
برعکس کمپانی کوپرتینو ای که صرفا چند سال است به تجارت پرسود فروش موبایل رو آورده، سامسونگ بیش دو دهه پیش اولین موبایل خود را به بازار عرضه نمود. این شرکت در سال ۱۹۹۴ موبایلی به نام SH-770 Anycall را به بازار عرضه کرد؛ کمپانی یاد شده از این جهت نام Anycall را بر آن نهاد که در همه مناطق کوهستانی کره جنوبی، می شد با آن تماس گرفت؛ مناطقی که حتی فرکانس های رادیویی به سختی و با حالتی تکه تکه دریافت می شدند. سال پس از عرضه، این تلفن همراه تبدیل به پرفروش ترین موبایل کره جنوبی شد.
در طول بحران اقتصادی که آسیا را درنوردیده بود، دولت کره جنوبی با اتخاذ تصمیمی استراتژیک، زیرساخت های شبکه های بیسیم را ارتقا بخشید تا همین شبکه در آینده به رشد سریع این کشور کمک کند؛ در حالی که شبکه مخابراتی ۳G در سال ۲۰۰۶ صرفا برای کارکردهای تجاری توجیه پذیر بود، دولت این کشور زیرساخت ها را آماده کرد و یکی از پرسرعت ترین شبکه های بی سیم آن زمان را در اختیار مردم و سازمان ها گذاشت. فناوری ۴G LTE نیز در سال ۲۰۱۲ شروع به کار کرد و باز هم کره جنوبی یکی از اولین ها در استفاده از آن بود؛ حالا این کشور به LTE-A یا LTE-Advanced نیز مجهز گشته و اپراتورهای مخابراتی کره جنوبی آماده اند تا در سال ۲۰۲۰ و همزمان با ورود فناری ۵G، آن را نیز تجاری کرده و در اختیار کاربران قرار دهند.
پیشرفتی با چنین سرعت، برای سازندگان موبایل ها، از جمله سامسونگ و ال جی موقعیتی بی نظیر در بازار داخلی به وجود می آورد؛ موبایل پشت موبایل معرفی می شد در حالی که هر کدام صرفا از یک بروز رسانی جزیی بهره می برد. در هر صورت، SCH-X430S در سال ۲۰۰۲ به بازار عرضه شده و اولین موبایل این شرکت بود که توانست از مرز فروش ۱۰ میلیون دستگاه عبور کند.
یکی از محققان موسسه Daishin Securities به نام جان پارک می گوید: «دو عامل بزرگ باعث رشد و ترقی ناگهانی این دو شرکت کره ای، آن هم در اوج بحران اقتصادی آسیا شد؛ ظهور اینترنت پر سرعت در این کشور و همچنین تولید پنل های باریک نمایشگر. پذیرش اینترنت پر سرعت از سوی کره جنوبی، موجب شد تا این دو کمپانی بتوانند به سرعت برنامه ریزی های سخت افزاری خود را برای محصولات آینده شان به شکلی مطلب انجام دهند.»
سامسونگ در بحث تولید تلفن های همراه، به سرعت از مرزهای کره عبور کرده و خود را به بازارهای اروپا و آمریکا رساند. LG نیز با ارائه ی تلفن همراهی خاص به نام «شکلات» توانست در سال ۲۰۰۵ بخش زیادی از بازار ایالات متحده را به چنگ آورد. با تکنولوژی های خود ساخته و برنامه ریزی درست، هر دو شرکت کره ای در انتهای سال ۲۰۰۶ داشتند خود را به سرعت به کمپانی فنلاندی نوکیا نزدیک می کردند.
جان پارک اضافه می کند: «مشخصا نوع طراحی در موبایل های ارزان قیمت حرف اول را می زند؛ دو شرکت کره ای با تمرکزشان به این بخش و تولید تلفن های همراهی تاشو و کشویی، توانستند مشتریان را در سراسر جهان به سوی خود جذب نمایند. به همین علت نیز سامسونگ در رتبه دوم و ال جی در بین ۵ تولید کننده اول موبایل در جهان قرار گرفت. قیمت پایین این دو سازنده برای تلفن های همراهشان نیز مساله ی دیگری بود که آنها را محبوب ساخت. این دو می آمدند تا به سرعت حتی جای نوکیا را هم بگیرند.»
جاده پیش رو
جدا از تفاوت هایی که در هسته ی هر دو کمپانی وجود دارد، سامسونگ و ال جی به جهات مختلف، شباهت هایی بسیار نزدیک به یکدیگر دارند؛ یک ضرب المثل قدیمی کره ای می گوید: «آنهایی که با هم می جنگند، هوای هم را نیز دارند.»
این دو غول سخت افزاری، داستان های بسیاری را در کنار یا رو به روی هم داشته اند و سخت می توان کره ی جنوبی را بدون آنها تصور کرد.
بعید است به این زودی ها، «جنگ ستارگان» به پایان رسد ولی زمانه عوض شده؛ پیشتر این جنگ در خاک وطن بود اما حال کارزار مبارزه به بازارهای جهانی کشیده شده است. سامسونگ و ال جی حالا دیگر نه به دنبال شکست دادن رقبای ژاپنی هستند نه می خواهند جای پایشان را در بازار آمریکا محکم کنند؛ این اتفاقات سال ها پیش افتاده اند. حالا جهان انتظار تغییری دیگر را می کشد و آن نیز «اینترنت اشیاء» است. سامسونگ و ال جی که روزی توسط دو دوست و فامیل، در زمین های استان Gyeongsang پا به عرصه وجود گذاشتند، حال به دنبال در دست گیری رهبری اینترنت اشیا در جهان، با نگاهی سرد اما خشمگین، یه یکدیگر می نگرند.
- ۹۴/۰۱/۲۲