نشریه‌ی الکترونیکی رایانا

گروه کامپیوتر دبیرستان علامه حلی یک تهران (دوره اول)

نشریه‌ی الکترونیکی رایانا

گروه کامپیوتر دبیرستان علامه حلی یک تهران (دوره اول)

نشریه‌ی الکترونیکی رایانا

این وبلاگ تحت مدیریت گروه و انجمن علمی کامپیوتر دبیرستان علامه حلی یک (دوره اول) است.

آخرین نظرات
  • ۱۳ مهر ۹۹، ۱۹:۱۲ - mmvg02 mm
    The Last
  • ۶ مهر ۹۹، ۱۰:۴۶ - فائزه
    ممنون

کجایند مردان بی ادعا ؟!!!

جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۵ ب.ظ

نوشته زیر را چند سال پیش برای ویژه نامه اردوی باشکوه مشهد مدرسه (که تابستان امسال بیست و سومین دوره آن  برگزار شد) نوشتم. حس کردم بد نیست دوباره آن را منتشر کنم. امید که مورد استفاده واقع شود.

سلام بر آقای رئوف

فکر کنم تابستان سال 76 بود، دومین اردوی مشهد من با مدرسه علامه حلی یک و اولین اردویی که میهمانی ویژه داشت. میهمان ویژه ما یک دانش آموز دبیرستانی بود؛ منتها دانش آموزی که رکوردی جهانی زده بود؛

  برای اولین بار در تاریخ ایران دانش آموزی از سال دوم دبیرستان توانسته بود مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی را از آن خود کند. او کسی نبود بجز ایمان افتخاری که به دعوت معلم کامپیوتر دوران راهنمایی خودش یعنی آقای صدیق، به اردو آمده بود. اول بار وقتی شنیدم یک المپیادی قراره با ما به اردو بیاد، تصویر یک دانش آموز متفکر و سر در کتاب فرو برده و گوشه گیر به ذهنم آمد. اما این تصویر کجا و ایمان کجا!

ایمان از همان ابتدای اردو در کوپه ­های قطار کارش را شروع کرد. طرح معماهای جالب برای بچه­ ها، آموزش عملی مهارت­های برخورد با مسئله و مهمتر از همه ایجاد شور و نشاط علمی در بین بچه­ ها، که حداقل چند المپیادی سالهای بعد کشور، از جمله میر امید حاجی میرصادقی هنوز که هنوز است خودشان را مدیون ایمان می­دانند. در جریان اردو مسئولیت برگزاری مسابقات فوتبال بر عهده­ی ایمان بود و او هم با تواضع عجیبی این مسئولیت را پذیرفت و همه کارهای آن اعم از خرید توپ و لایه کردن توپها (چون اون زمان هنوز بچه ها با توپ های پلاستیکی دو لایه بازی می­کردند) و آماده سازی زمین و ... را خودش انجام داد. خاطره جالبی که در این بین به ذهنم میاید، صحنه ورود مدیر مرکز هاشمی نژاد (همون علامه حلی مشهد) به اردو برای دعوت ایمان به انجام سخنرانی برای دانش آموزان دبیرستان تیزهوشان مشهد بود. او وقتی با خبر شد ایمان برای انجام کاری از مدرسه بیرون رفته، به انتظار نشست. پس از مدتی ایمان که برای خرید توپ به بقالی رفته بود با تیریپ ورزشکاری و در حالی که کیسه توپها بر دوشش بود، از دور دست پدیدار شد. قیافه بهت زده و جا خورده مدیر دبیرستان تا مدتها پس از این ماجرا نقل صحبتهای مربیان اردو بود.

کار به اینجا هم ختم نشد. یادم هست اگر ما کمی بعد از ناهار غافل می شدیم ایمان یکهو غیبش می زد. ما در وهله اول خیال می­کردیم با بچه ها گرم صحبت است اما پس از کمی دقت، ایمان را در لباس خدمت­گذاری، در کنار ظرفشویی و در حال شستن ظروف غذای مربیان پیدا می کردیم. ایمان افتخاری یکی از نمونه هایی بود و هست که شاید افتخار کوچکش کسب مدال طلای جهانی بود، اما نهایت عشق و افتخارش خدمت به زائرین آقا امام رضا (علیه آلاف التحیه و الثناء) بود.

خدایا هر کجا هست به سلامت دارش...


  • ۹۳/۱۰/۱۲
  • آقای جهانگیر

نظرات (۲)

  • آقای قاضی
  • سلام.
    خدا خیرتون بده.
    بنده سعادت آشنایی با ایشان را نداشتم، اما دو سال پیش که سعادت خدمت گذاری به زائران را در اردوی مشهد داشتم؛ چند دانش آموزی رو با این مشخصات که فرمودید، دیدم!

    ان شالله در این دوره ها هم شاهد چنین مردانی باشیم.
  • هادی امیرمحسنی
  • بسیار متشکر که به ما امید دادید شاید المپیادی شویم!!!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی